کنارم بمون فکر کنم4

تلفونو قطع کردم و با بدجنسی به کای نگاه کردم.

چشماش گرد شده بود.

دستمو کشیدم و گفتم:امیدوارم دیگه همو نبینیم.

کای:هرجا قایم شی پیدات میکنم.

جنی:هه خواب دیدی خیر باشه.

از کافی شاپ اومدم بیرون.

داشتم میرفتم سمت خونه.

همش با خودم فکر میکردم اگه میدونستم قراره چه اتفاقایی توی زندگیم بیوفته به دنیا نمیومدم.اصا چی میشه همین جا بیوفتم بمیرم؟؟؟

میخواستم از خیابون رد بشم که به سرم زد..




ببخشید کمه الان توی مطب نشستم نوبت دندون پزشکی دارم.دارم از استرس میمیرمممم.البته از عصب کشی آموختم که درد ندارد.(هرچند الان فقط ویزیته😂😂)